علت سجده پیامبر (ص)در خانه حضرت زهرا(س)
- توضیحات
- منتشر شده در سه شنبه, 12 اسفند 1393 16:13
علّامه مجلسى: به خط شيخ محمد بن على جبعى- جد پدر شيخ بهايى- به نقل از خط شهيد- رفع اللَّه درجته- به نقل از مصباح شيخ ابى منصور- طاب ثراه- ديدم كه آمده:
روزى پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله بر فاطمه عليهاالسلام وارد شد. زهرا عليهاالسلام خوراكى از خرما، نان و روغن براى پدرش آماده كرد. او، على، فاطمه، حسن و حسين عليهم السلام براى تناول دور هم جمع شدند. رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله پس از تناول طعام به سجده رفت و سجده اش را طولانى كرد. سپس خنديد. آنگاه گريست. سپس نشست. على عليه السلام كه از ميان آنان شهامت بيشترى براى سخن گفتن داشت، گفت: اى رسول خدا! امروز چيزى از شما ديديم كه پيش از آن نديده بوديم؟
فرمود:
«وقتى با شما غذا خوردم، از سلامتى و جمع شما شادمان و مسرور شدم. پس سجده ى شكر به جاى آوردم. جبرئيل فرود آمد و گفت: به خاطر شادمانى از خانواده ات، سجده ى شكر به جاى آوردى؟ گفتم:
آرى. گفت: آيا تو را از آنچه پس از تو بر آنان خواهد گذشت، خبر ندهم؟ گفتم: چرا، برادرم! جبرئيل. گفت: اما دخترت، او نخستين فرد از خاندان تو است كه پس از آنكه مورد ستم واقع شود، و حقش گرفته، و ارثش منع شود، و بر همسرش ستم رود، و پهلويش بشكند؛ به تو ملحق خواهد شد. اما پسر عمويت، مورد ظلم و ستم قرار مى گيرد، و حقّش از او بازداشته مى شود، و به شهادت مى رسد. اما حسن، مورد ظلم و ستم قرار مى گيرد، و حقش از او بازداشته مى شود، و با سمّ به شهادت مى رسد. و اما حسين، مورد ظلم و ستم قرار مى گيرد، و حقش از او بازداشته مى شود، و خانواده اش كشته مى شوند، و پامال سمّ ستوران مى شود، زاد و توشه اش به غارت مى رود، زنان و دخترانش به اسارت مى روند، با پيكر غرقه به خون در غربت دفن مى شود. پس گريستم و گفتم: آيا كسى او را زيارت مى كند؟ گفت: غريبان او را زيارت مى كنند. گفتم: زائر او چقدر ثواب مى برد؟ گفت: ثواب هزار حج و هزار عمره، كه همه را با تو بجا آورده باشد. سپس خنديد».
[بحارالانوار، ج 98، ص 44.]