دست ما گیر که در ورطه غم می افتیم
شور - ز کربلا اومدم این دل جا مونده تو حرمت
از خیمه شدی راهی ، چه لحظه ی جانکاهی
در دل بی خبران جز غم عالم غم نیست
المنت لله که دلم افتاده زیر قدمت
غم کهنهی در گلویم حسین است
حق دارم اگر محو شکوه تو بمانم
عشقت سرنوشت و تقدیرم از دنیای بیحسین سیرم
ای رمز توبهی آدم، ای زندهی دمادم
عصمت الله رقیه، نایاب رقیه
روز و شب در دل دریایی خود غم داریم
شب تا سحر برای بابا، چشام میباره